بزرگی سراسر به گفتار نیست دوصد گفته چون نیم کردار نیست
جهاندار ا گر پاکنامی بدی در این راه دانش گرامی بدی
بدون شک، داشتن یک دکترین مشخص و پویا برای توسعه ملی هر کشور از ضروریات برنامه ریزی آن کشور است. از این رو، متخصصین علم توسعه روشهای متفاوتی را برای توسعه جوامع مختلف ارائه نموده اند. بحث ما در اینجا، بررسی تحلیلی و مقایسه روش های مذکور نیست. بلکه، بررسی موضوع شتاب آلودگی و دستپاچگی دست اندرکاران توسعه کشورهای عقب مانده ای است که سعی در پیمودن احساسی و غیر عقلانی فاصله رو به تزاید مرحله رشد و توسعه جامعه شان با جوامع پیشرفته صنعتی را دارند. این شتاب زدگی و نداشتن برنامه ای منسجم در مسابقه توان فرسای دو ماراتن اکثرا باعث هدر رفت توان آنان شده و دور و تسلسلی بی نتیجه را به دنبال دارد.
چرا و به چه علت اینگونه جوامع در مبارزه با مشکلات حیاتی خود همیشه یک قدم عقب هستند؟ و چه باید کرد؟
بزرگترین، بهترین، بالاترین و ترین های دیگر، یا انتصاب به اولین ها، آمال و آرزوهای ذهنی اینگونه جوامع را تشکیل می دهد. مدیران سیاست زده اینگونه جوامع نیز با شعارهای عوام پسند، بدون پرداختن به عملی سازنده و نظام مند در راه اعتلای ملی، در فرصت سوزی و به هدر دادن سرمایه های ملی و زمان از همدیگر سبقت می جویند. اینان، به طور عموم دنبال نخبگان و الیت می گردند و در حالی که در ذهن خود فرزانه سالاری را لقلقه می کنند در عمل فقط به پز خالی بسنده کرده و باعث رنجش خاطر این طیف نیز می شوند(دانش مداری).
می گویند یک معلم خوب به شاگرد زرنگ توجه نمی کند. البته، نه آنگونه که وی را از مهر خود بی بهره سازد. او توجه اصلی خود را بیشتر به میانه قابل قبول معطوف می دارد. چون کلاس یک اجتماع است و هدف، رسیدن به یک نتیجه اجتماعی. نه ساختن تک ستاره ها و جزیره های جدا افتاده که با اجتماع خویش همخوانی نداشته و میل به پیوستن به اجتماع بالاتر در آنان بیدار شده باشد( فرار مغز ها). باید توجه کرد که این به معنی نفی زبده پروری نیست. بلکه ضرورت توسعه اجتماعی آن را ایجاب می کند. موضوع نیم کردار در شعر بالا از دیدگاه نگارنده نیم کردار اجتماعی یا همان عمل جمعی است که در آن همه نیرو ها به هم متصل شده ( خرد جمعی) و هم افزایی یا Synergy ایجاد می کنند(خيرالاموراوسطها). راه رشد کشورهایی نظیر هند و چین و مالزی، حتی به گونه ای ژاپن و کره جنوبی نیز همانگونه بوده است.
روانشناسان با بررسی منحنی هوش اجتماع پی برده اند که این منحنی به شکل نرمال است. یعنی قلیلی تیز هوش و قلیلی کم هوش با اکثریت دارندگان هوش متوسط . و بدینسان نتیجه می گیرند که جامعه در دست دارندگان هوش متوسط می چرخد. و برای بهبود وضع آن باید برنامه ریزی اصلی بر روی این طیف قرار گیرد.

به همان نحو که در پرورش نیروی انسانی باید این موضوع را در نظر گرفت، ضروری است در توسعه مناطق مختلف از جزیره ساختن مرکز و یا استان ها و ایجاد تفاوت های معنی دار بین شهر و روستا نیز پرهیز شود (استفاده از طرح های توسعه ای نظیر RDA می تواند بسیار مفید واقع شود).
ایجاد اتمسفر توسعه از ضروری ترین ملزومات است. در این موضوع نیز توجه به یک سری از نیروها و یا عمده کردن یک موضوع، از بیماری های توسعه محسوب می شود. معجونی قابل قبول است که بوی همه را دارا باشد.
انتخاب تکنولوژی و ملزومات مناسب و پرهیز از ارزانترین ها و گرانترین ها، موضوع دیگر توسعه است.
توجه به مزیت های نسبی منطقه ای، همسان با ملحوظ نظر داشتن استفاده بهینه از منابع، به ویژه منابع تجدید نشدنی ( توسعه پایدار ) هم به نحوی همان توجه به میانه قابل قبول می باشد.
