کشکول توسعه  
نگاهی دیگر به تکنولوژی - توسعه - برنامه ریزی - صنایع کوچک - و استنتاج هاي شناختي(توسعه یک فلسفه است)
نگارش در تاريخ جمعه هفدهم مهر ۱۳۹۴ توسط محمدرضا قاهري بدر

Virtual consulting

 آیا می شود از روش GPID برای تحول صنایع کوچک کشور استفاده نمود؟ 
 
 
 
یکم،تعاریف

ابتدا بياييد از GPID(Goals, processes, and Indicatores of Development، به عنوان قالبی ساده و منطقی برای برنامه ریزی و سازماندهی، تعریفی داشته باشیم.  

روشی نقادانه، که بدور از صغری- کبری چیدن های پیچیده بازار، در رسیدن به مطلوب ما را یاری می رساند. GPID، به عقيده نگارنده، اين روش نه تنها يك متدولوژي، بلكه مي تواند به عنوان يك قالب مهندسي تشخيص تلقي شود.

پل باران، از دانشگاه استانفورد ایالات متحده آمریکا (1964-1909)، تزی دارد در مورد آسیب شناسی تاریخی علت عقب ماندگی جهان در حال توسعه. او عقیده دارد دلیل عقب ماندگی این کشورها نه در اثر کمبود منابع، بلکه تاثیرعدم درک صحیح آنان از نیاز واقعی شان است. به قول خودمان "اینان به دلیل مشخص نکردن نیازهای واقعیشان و عدم اولویت گذاری اصولی، بیشتر به هله هوله خرج می کنند، وخرجشان برگشت ناپذیراست". یا به قول معروف خرجشان برج است. دلیل آن نیز، فقدان تعریف صحیح آنان از نیازهای واقعی شان است.مصداق بارز این مدعی، نرخ برگشت سرمایه گذاریهای بی نقشه و بی مهابایی است که در سطح ملي انجام گرفته و مي گيرد. 

هر چند كه بنا به عقيده بعضي صاحب نظران، شايد اين گفته توهيني براي مردم جهان در حال توسعه تلقي شود،اما بدون توجه به تاثيرات مكانيزم معيوب تاريخي و مسبب هاي مربوط به فروپاشي چارچوب طبيعي و تاريخي رشد و توسعه اينگونه جوامع، ناشي از دخالت هاي استعماري، كه مسلماًبحث مفصل جداگانه اي را مي طلبد، صادقانه بايد بپذيريم كه وضع موجود همان است كه جناب باران گفته است. 

اولين بار بنده عنوان GPID رابه عنوان يك طرح تحقيقاتيكهاز سويدانشگاه سازمان ملل تعريف شده بود، در سال 1356 و در خدمت استاد ارجمندم جناب آقاي دكتر تقي فرور درك نمودم. اما صرف نظر از حسن و قبح آن طرح، كه تنها در شأن محك زدن توسط استاد معزز مي گنجد و بنده حق ورود به اين امر را به خود نمي دهم، با توجه به داشتن تجربه عملي نزديك به 35 سال كار برنامه ريزي و اجرا،اين قالب را انتخاب و به كار مي بندم.

 v  هدف چیست؟ (G (goals 

هدف، دستیابی به جایگاه واقعی صنایع کوچک کشور با مقایسه و رصد کردن جایگاه صنایع کوچک در اقتصاد تولید و تجارت کشورهای همطراز ایران در منطقه و جهان. 

v   فرایندها کدام است P( processes)

فرایند را می توانیم پخت و پز و سلسله عملیاتی بدانیم که برای رسیدن به هدف مورد نیاز است.

Ø تدوین دکترین توسعه صنایع کوچک کشور

·         به دست دادن باز تعریفی جامع و مانع از SMEها برای حصول شناخت از فلسفه، موقعیت و جایگاه و ماهیت آنها در اقتصاد صنعتی، به منظور تکمیل و مشخص نمودن محدوده و حوزه نفوذشان. قابل ذکر است که در اکثر کشورها صنعت توریسم، پيمانكاري هاي كوچك، کارگزاری بورس، بيمه، خدمات شهري، صنعت فیلم و تاتر، و IT جزو صنایع کوچک محسوب مي شوتد. بعلاوهSME ها شامل صنایع خرد،(حرف یا چلنگری ها و خدمات و توليد خانواري)،کوچک، و متوسط است.

·        تدوین دکترین، برمبنای اشتغال زایی در گستره سرزمین با حداکثر استفاده از ظرفیت مزیتهای اقتصادی مناطق، ترویج وارتقای فرهنگ تولید و تجارت از طریق شبکه آرایی و رسیدن به مدل ذهنی توسعه و الگوهای منطقه ای و ناحیه ای.

[در اینجا این سئوال پیش می آید:آیا زمان آن فرا نرسیده است که سازمان صنایع کوچک بمانند تجربه کشورهایی مثل ژاپن برای تکمیل نقش خود، پوست اندازی کرده وعهده دار وظیفه توسعه منطقه ای هم بوده باشد؟ (توضیح اینکه در سال 2004 سه سازمان صنایع کوچک و متوسط ژاپن، سازمان توسعه منطقه ای ژاپن و صندوق حمایت صنعتی ژاپن در هم ادغام و سازمان SMRJرا تشکیل دادند. و هم اکنون یکی از بزرگترین دست آورد آن، یعنی طرح"یک روستا- یک تولید" از طرح های موفق تولید اشتغال زای منطقه ای آن کشور است].

Ø ارائه به اصطلاح نقشه راه(یا چیدمان مطابق دکترین و اجرای پراتیک)

·       دست یابی به مدل عملیاتی توسعه و الگوهای منطقه ای و بخشی آن (این مدل و الگوهای آن با حداکثر استفاده از نهادهای مردمی در نقاط جمعیتی شهر و روستا و عشایری دایر می شود). استفاده از شیوه های مختلف ارائه خدمات از قبیل درگاه واحد، پنجره واحد، کارشناسی سیار، ترویج سمعی- بصری با توجه به تنوع و ویژگی های معیشتی مردم مناطق مختلف سرزمینی باید قابل انعطاف و انطباق بوده باشد.

·        تشکیلMC(Ministry Committee) ویژه با شرکت وزرای صنعت، معدن، تجارت/کار و رفاه اجتماعی/اموراقتصاد و دارایی/آموزش و پرورش/ فرهنگ و آموزش عالی/کشور،(كميته فني مجمع سازمان صنايع كوچك و شهركهاي صنعتي ايران) برای حمایت از صنایع کوچک از لحاظ امور ترویجی و آموزشی و حمایتی، به عنوان بخشی از نهادسازی نقشه راه توسعه.(برای نمونه ژاپن دارای 45 استانداری است. و هر استانداری سالیانه نیم میلیارد دلار برای توسعه SME ها هزینه می کند).

·        آموزش و ترویج، از طریق تاسیس انستیتوی ویژه با الگوبرداری از تجربه  بسيار مفيد ژاپنThe Institute for small business management and technology ) ) و با انتقال تکنولوژی توسعه، به عنوان بخشی از نهادسازی نقشه راه توسعه  آن.  

·        احداث شهرک صنعتی ICTکشور، به منظور ترویج صنعت IT. به عنوان بخشی از نهادسازی نقشه راه توسعه.

·        تاسیس مرکز ملی شبیه سازی(NCS)،به منظور ترویج صنعت شبیه سازی به عنوان بخشی از نهادسازی نقشه راه توسعه کشور.

·       انتقال تکنولوژی توسعه صنایع کوچک، از طریق پروتکل های همکاری بین دولتین و همکاریهای منطقه ای و سازمان های بین المللی، از قبیلUNIDO و UNDP ودیگر سازمانهای منطقه ای. به عنوان بخشی از نقشه راه توسعه.

·        استفاده از تجارب مفید دیگران، نظیر تجربه بانک گرامین بنگلادش.به عنوان بخشی از نقشه راه نهادسازی توسعه.

·        سطح بندی شهرکها و نواحی صنعتی، به منظور ایجاد شبکه های تولید و تجارت و استفاده از مزیت نسبی حوزه نفوذ؛ با بسیج تشکل های مردمی کارآفرینی و صاحبان مشاغل، حرف و صنعت، معدن و تجارت. به عنوان بخشی از نهادسازی نقشه راه توسعه.

 

v    شاخص ها کدامند؟ I (Indicators)

·        شاخص ها، ایستگاه های بین راهی هستند شامل ویژگی های کمیتی و کیفیتی؛ به منظور محک زدن و رصد کردن و اصلاح مسیر برای رسیدن به اهداف برنامه. به عنوان نمونه ارتقای جایگاه صنایع کوچک کشور در اقتصاد صنعتی کشور در مقطع خاص تاریخی، ویا ارتقای درجه بهره وری تولید و تجارت، ارتقای سطح تکنولوژی های کاربردی(نه ضرورتاً HIGH-TECH)، می تواند جزو شاخص ها تلقی شود، نه آمار رشد و توسعه کارگاهها و یا شهرکهای صنعتی ویا تعداد کارگاههای به بهره برداری رسیده. آمار می تواند شاخص تلقی شود، اما ضرورتاً شاخص نیست. بلکه آماری که تاثیر واقعی و عینی در رسیدن به هدف دارد، شاخص است.  شاخص های توسعه ای نتیجه گرا بوده و برآیند ومیانه قابل قبول را هدف قرار می دهند(یعنی اوپتيموم ها را قبول دارند، نه ماکزیموم ها را)!  

·  شاخص ها نه تنها به عنوان ایستگاه ها و گره گاههای بین راهی، بلکه همانند آیینه مقعر، نشاندهنده پیچ ها و پیچش های خطرناک نیز باید بوده باشند.

v   توسعه یعنی چه؟D(Development)

·       توسعه صنایع کوچک امری است دائمی و سکون ناپذیر، این عنصر دارای ماهیت تکتولوژیک و سینرژیک است؛ که بایستی هم به شکل کمی و هم به شکل کیفی(پوست اندازی) مورد تعریف، تدقیق و مظن کار قرار گیرد. برای نهادینه کردن توسعه در جامعه باید از نهادهای مردمی مثل مسجد و مدرسه، بیمارستان، زندان، کلانتریها، بازپروری معتادان، ورزشگاهها و باشگاههای ورزشی، مدارس و دانشگاهها،شهرداریها و شوراهای مردمی، نمایندگی های آیات عظام، نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، ائمه جماعت و نمایندگان مقام معظم رهبری در مناطق وNGO  ها و ارباب رسانه استفاده نمود. حمایت معنوی و مادی از نهاد سازی های مردمی برای ترویج و توسعه صنایع کوچک در مناطق و محلات، مثل سازمان های خود جوش تولیدی و اشتغال زای حمایت مستمندان(نمونه، سازمان بسیار موفق حمایت از مستمندان تبریز؛ که با عملکرد خود باعث برچیدن بساط گدایی- این پدیده زشت شهری- در این شهر شده است)؛ همسان با سازمانهای رسمی این امر می شود بهره برد.

     در آموزشهاي دوره سربازي، همسان با انجام خدمت، آموزش كارآفريني صنايع كوچك بسيار كارساز بوده و مي تواند به اشتغال مولد بعداز دوره نيرو كمك شاياني بكند.

·       در اكثر مناطق مرزي و محروم كشور، به دليل نبود يك شبكه كارآفريني صنايع كوچك، مردم و جوانان به ناچار به كار قاچاق و خلاف قانون روي مي آورند. در حاليكه به دليل انتظار پائين دستمزد نيروي منتظر كار در آن مناطق براي هر نفر و پائين بودن سطح زندگي(تحقيقات ميداني نشان مي دهد كه انتظار درآمد ماهيانه براي هر نفر در اين مناطق بسيار پائين و در حاشيه يك ميليون ريال مي باشد)، داراي پتانسيل يك مزيت نسبي انفجاري است كه در صورت به كار بستن يك برنامه و مدل مشخص، درجه رقابت تجاري بالايي را براي هر گونه سرمايه گذاري فراهم آورده و توزيع منطقي و تثبيت جمعيتي در نقاط مختلف سرزمين پهناور ايران و امنيت ملي و سلامت اجتماعي را به ارمغان خواهد آورد. مسلماً، در صورت تحقق اين امر، هزينه هاي سربار اجتماعي، نظير هزينه هاي اضافي حفظ امنيت، بهداشت و آموزش توسط دولت و ارگانهاي حكومتي نيز به حداقل تنزل خواهد نمود.

 

·       در بعضی از کشورها در کنار کار تادیبی و آموزشی بزهکاران و حتی خطاهای ترافیک و رانندگی، آموزش های اجباری و عملی صنایع کوچک باعث متحول شدن افراد خاطی و شروع یک زندگی با شرافت شده است.

·       این کار در شهرک های صنعتی نیز با اعمال تشویق ها برای استفاده از ظرفیت های خالی واحدهای صنعتی و ایجاد جو همکاری با استفاده از مزیت های اقتصادی هم مکانی می تواند به نحو احسن اجرایی شده و با محوریت شهرکها و نواحی صنعتی، و تعیین حوزه نفوذ می توان یک رابطه برد- برد را جاری سازی نمود

 

 

 دوم- مديريت  
 
مدیریتیعنی برنامه ریزی، سازماندهی، به خدمت گرفتن نیروی های کارآزموده و مجرب و ارتقای کیفی منابع نیروی انسانی، هدایت وفرماندهی، هماهنگی و بودجه بندی صحیح داخل سازمان و بسیج نیروهای اجتماعی برای اعمال  GPIDتوسعه صنایع کوچک کشور.

 

 

خلاصه اینکه، تکنولوژی توسعه صنایع کوچک شامل دو بخش است:

1-    تکنولوژی تولیدی- تجاری و صنعتی.

2-    تکنولوژی اجتماعی- فرهنگی.

 که با نقش دادن زيربنايي و روبنايي به هر يك، به هم افزايي اصولي دست يافته و در اصلاح معماري صنايع كوچك كشور و مهندسي اصولي(Tailor-made)آن كوشيد.

پیج رنک

آرایش

طراحی سایت